حسینیه آینه ها

حسینیه آینه ها

۱۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زهرا» ثبت شده است

انگار که اتفاقی نیفتاده. طرف به دوستش گفت: «بیا به عیادتش برویم.» و این خودش یک سیاست جدید بود.

در زدند، ابوبکر و عمر گفتند: «برای عیادت فاطمه آمده ایم.»

علی نگاه شان نکرد، گفت: «باید از او اجازه بگیرم.»

رفت کنار فاطمه: «فاطمه جان! می خواهند بیایند داخل، اجازه می دهی!؟»

فاطمه با همه ی ناراحتی اش گفت: «یا علی! البیت بیتک و الحرة زوجتک. فافعل ما تشاء».

آمدند تو، سلام کردند. جوابی: نشنیدند.

فاطمه گفت: «اگر حدیثی از رسول خدا بگویم به آن اعتراف می کنید!؟»

گفتند: «بله».

ـ نشنیده اید از رسول خدا که خشنودی فاطمه، خشنودی من است و خشم فاطمه، خشم من؟

ـ شنیده ایم.

فاطمه سرش را بلند کرد: «پس من خدا و فرشتگانش را شاهد می گیرم که شما به من ظلم کردید و من را به خشم آوردید.»

و سپس گفت: «در هر نمازی که بخوانم تو را لعنت خواهم کرد...»

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۲

چند روزی بیشتر نمانده بود به دیدار خدا برود. مثل یک تصویر شده بود؛ واقعاً پوست و استخوان. یک روز به اسماء فرموده بود: «آیا می شود برایم چیزی بسازی که بدنم در تشییع جنازه ام دیده نشود؟» گفته بود: «بله خانم جان. در حبشه که بودیم چیزی داشتند که مرده را با آن برمی داشتند.»

اسماء تخت خوابی را برگردانده بود و چوب هایی به پایه های آن بسته بود و ملحفه ای روی آن انداخته بود. خانم خیلی از آن خوشش آمده بود و خندیده بود. خنده ای که دیگر تکرار نشد.


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۵

بنویس شاعر، بار دیگر با ردیف درد

بنویس یک دیوار و یک در، با ردیف درد

بنویس از ممکن ترین ناممکن دنیا

خاتون غم ها را مکدّر با ردیف درد

بنویس یک پروانه، امّا بال هایش را

آتش بزن، بشکن سراسر با ردیف درد

ترسیم کن یک لاله را با شاخه ای زخمی

بنویس چیزی مثل مادر، با ردیف درد

بنویس یک زن، درد یک سیلی، کمی پرواز

بنویس زهرا علیهاالسلام را مکرر با ردیف درد


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۳

گام های زهرا برای احقاق حق ولایت

سایبان

«چند روزی بیش مهمان شما نخواهم بود. »

کشتی شکسته ی ما در سابیان بقیع در کناره ی قافله ها پهلو گرفت. بگذار فریاد مظلومیت ولی غریب، به آفاق پر کشد.

شاید همتی بیدار، ساحت رفعت او را پاسخ گوید.

آیا امید لبیکی هست؟

ای تولد بالغ تاریخ!

ای بلوغ بیداری!


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۰

ای بهاری که در دامانت زخم هزار اقیانوس داری!

ای گُلِ دست پرورده آفتاب!

بگذر مزارت بی شمع بماند!


بگذار غریب بمانی!

بگذار دور باشی از چشم های خسیس این خاک نفرین شده

بگذار دور باشی از روزگار حیله و نیرنگ


بگذار تو را فقط علی بداند و زینب

حسن بداند و حسین

بگذار پرنده ها تو را بخوانند

مناره ها تو را صدا بزنند


بگذار حنجره های سوخته تو را ناله سر دهند

بگذار تو را خدا بداند و خدا بداند و خدا...

آیا می رسد روزی که بر آستانت سر بگذاریم؟


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۲۶

پیرمردهای مدینه جمع شدند و به علی گفتند که «ببین آقا جان! ما نه شب داریم نه روز. قربانت؛ به خانمت بگو یا شب گریه کند یا روز. والاّ بلا ما هم پدرمان می میرد. یک روز، دو روز، یک هفته، گریه هم حدّی دارد. حالا ما مردها به جهنّم. زن هایمان هم هر روز به گریه ی او گریه می کنند. زن های ما از یک ماه پیش کلّی لاغر شده اند. هیچ مردی از لاغرشدن زنش راضی نیست. بالاخره باید دلمان به چیزی خوش باشد یا نه؟ ما از عقب و جلو به خاک سیاه نشسته ایم. تازه، کار خانه را هم کنار گذاشته اند. خُب مرد است و آرامش خانه. از سر کار که می آییم همه جا ریخت و پاش است.»

آقا هم پیغام پیرمردهای خجالتی را به خانم رسانیده بود و خانم فرموده بود: «سوگند به خدا نه شب آرام خواهم شد نه روز، تا این که به پدرم ملحق شوم.» علی بیرون مدینه برایش خانه ای ساخت. صبح می رفت آن جا گریه می کرد و غروب می آمد. حسن و حسین را هم می برد. غروب که می شد علی خودش می رفت دنبالشان. اسم آن جا شد بیت الاحزان.

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۲۴

از گریه و درد حال راه رفتن نداشت، آرام آرام رفت طرف قبر پدرش. چشمش که به قبر پیامبر افتاد، ناله ای کرد، زانوهایش سست شد. نشست. بعضی از زنان مدینه، دوره اش کردند، آب پاشیدند توی صورتش، حالش که بهتر شد نگاهی کرد به قبر پیامبر و گفت: «پدرجان! از زیر خاک فریاد مظلومیت دخترت را بشنو؛ دشمن سرزنشم می کند، اگر بلبل ها شب از غصه می نالند من روزها گریه می کنم، غصه مونسم شده و اشک زینتم....»

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۵

گام های زهرا برای احقاق حق ولایت


سرشک

«شب و روز اشک خواهم ریخت تا به ملاقات خدایم رسم و شکایت بر او برم. »

آن جا که فریادها کارساز نیست، شاید اشک ها از دل سنگ ها، چشمه ای جاری کند و در اذهان فسرده ی این توده ی مرعوب، سوالی را به تصویر کشد.

کز چه روی خورشید را خونابه می بارد؟

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۴

نجابت و عصمت، از حضور آسمانی اش معطّراند و صداقت حضورش «مسجد» را عطرآگین کرده است.

انگار تمام کاینات، غرق سکوت، گوش به «خطبه های» بی نظیر حضرت فاطمه علیهاالسلام دوخته اند، آرام آرام، شروع به سخن می کند:

اَلْحَمدُللّه  عَلی ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرَ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِن عُمومِ نِعَمٍ اِبْتِداها،...

 

همه ساکتند؛ این زن کیست که این گونه آسمانی، سخن می گوید!

او را می شناسند؛ آن گونه که خودشان را!

أَیُّهَا النَّاسْ، اِعْلَمُوا اِنّی فَاطِمهُ و اَبی مُحمّدٌ صلی الله علیه و آله وسلم ،...

أَقولُ عَوْدا و بَدْوا،...

به خدا که آنها تو را می شناسند؛ بهتر از خودشان، بهتر از زندگی حقیرشان! که اگر وجود تو و رسالت آسمانی پدرت نبود همان دریوزِگان بت های سنگی خود بودند!

به خدا که آن ها تو را می شناسند؛ حتی بهتر از های و هوی خلافتشان!

حتی بهتر از «منبری» که یادگار پدر توست!




بانو! با آنان سخن مگو.

آنان تابع هیچ حقیقتی نیستند، تا با وجدانِ دینی شان، به حقوق اهل بیت علیه السلام احترام بگذارند!

بغضی غریب بر دلش سنگینی می کند و داغ غربت، به اوج می رسد:

«چیست این تغافل و کوتاهی در حق من! چرا ظلم را به من می پسندید؟!»

نه، بانو! با آنها از شِکوه هایت مگو؛

آنها به همان بت های چوبی اجدادشان شبیه ترند تا پیروان دین اسلام!

نه، بانو! با آنها از کلمات آسمانی سخن مگو.

«آه! دعوتم را می شنوید که دادخواهی می کنم و از ستمی که به من می شود آگاهید».

دعوتم را می شنوید، ولی به فریادم نمی رسید؛ صدایم به گوشتان می رسد، ولی همراهی ام نمی کنید».

وای از زندگی های بی ارزش، که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، از امت پدر، چنین شکوه کند و کسی به همراهی برنخیزد!

وای بر کسانی که حرمت تو را شکستند، بانو!

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۳

مخاطبان خطبه حضرت زهرا، در خطبه فدکیه چهار طیف و گروهند:

ابوبکر، مهاجران، انصار و توده ی مردم.

ابوبکر؛ و به همراه باند نفاق و قدرت.

مهاجران؛ گروهی از اینان همراه باند نفاق، حسادت و کینه، گروهی حیران و متأثر از شایعه ها و نیرنگ بازی ها و برخی ساده اندیش.

انصار؛ با سابقه ای خوب- به همراه بعضی لغزش ها- و از دست دادن برخی از بزرگان خود هم چون سعد بن معاذ- که اگر بود چه بسا سقیفه ای نبود- اما اکنون نگران ریاست قریش و شکست شان در سقیفه- بنابراین زخمی و آماده ی انفجار- و دو دستگی

توده مردم؛ متشکل از بقیه ی طیف ها، اکثریتی بی تفاوت، تماشاگر صحنه، مرعوب، متحیر و بدون احساس مسؤلیت؛ و جماعتی از همین ها قریش و مؤلفة القلوبند به همراه حسادت و کینه های سرشار.

زهرا علیهاالسلام، ابوبکر را رسوا و خوار و ذلیل می سازد سه گروه دیگر را علاوه بر آگاهی و بینش، مهاجرین را تذکر و توبیخ می دهد. انصار را تکریم و تحریک می کند و اکثریت بی تفاوت و خاموش و مؤلفة القلوب را تذکر، شکایت و سرزنش، در آخر هشدار می دهد و از غضب خدا و رسوایی آخرت برحذر می دارد.

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۰

آقاجان، مهدی جان

نمیدانم الان در کدام قطعه اینجایی ؟

در میان بیابان یا در کوه یا در کنار قبر مخفی نشسته ای و سوگواری می کنی

آقاجان پس کی خواهی آمد تا انتقام زخم تاریخ را از بستر زمین بیرون کشی  و فریاد مظلومیت آن پروانه بال و پر سوخته را بر بلندای آسمان برپاسازی

ای نرگسی که یاس هم برای آمدنت هر صبح دست به دعا برمی دارد، بیا...

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۵۰

پیامبر نشسته بود بین عده ای گفت: «حذر کنید از روزی که علی با پیراهن زرد و شمشیر برهنه روی مرکب گِلی نشسته باشد.»

می خواستند با شکافتن قبرهای بقیع، قبر فاطمه را پیدا کنند. بر بدن او نماز بخوانند. خبر به علی رسید. لباس زردش را پوشید. با ذوالفقار برهنه رفت روی دیوار شکسته ی بقیع نشست. گفت: حتی اگر یک سنگ را جابه جا کنید. یکی از شما را زنده نخواهم گذاشت.»

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۹

گام های زهرا برای احقاق حق ولایت

آیه

«قبر من پنهان؛ نشانش بی نشانی است.»

اگر قبرت را نشانی نیست جه باک

هر سنگ نبشته ای حکایت تو را دارد.

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۷

اوضاع مدینه پس از فوت رسول بزرگ اسلام

6- نفوذ باند نفاق

و آخرین ویژگی، وجود باندی پرقدرت و منافق است؛ نفاقی که از همان دوران مکی شکل گرفت. برخی از همان ابتدا به طمع قدرت آمدند، چون از اهل کتاب شنیده بودند که این پیامبر کارش بالا می گیرد و بر تمامی جزیره مسلط می شود.

زید بن علی علیه السلام هم می گوید: «به خدا قسم! اگر این جماعت می توانستند حکومت را بدون اسلام به چنگ آورند، بدون شک این کار را می کردند و از نبوت رسول صلی الله علیه و آله برمی گشتند»

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۶

یک مَرکَب کوتاه تهیه کرده بودند تا خانم بتواند راحت سوار بشود. خب اگر کسی بخواهد سوار مرکب بلند قد بشود باید بیشتر برای بالارفتن زحمت بکشد. بعد هم باید حتماً دو دستش سالم باشد تا خوب خودش را بکشد بالا، و الاّ باید کمکش کنند. بی بی که قربانش بروم تنش سالم نبود که. خلاصه این که شب ها دوره می افتادند و خانه های مدینه را یکی یکی سر می زدند که «خدا را و دختر پیامبرتان را یاری کنید.»

 

#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۲