حسینیه آینه ها

حسینیه آینه ها

۳۳ مطلب با موضوع «اشعار فاطمی» ثبت شده است

تو رنگ آبی پروازی ای دوست 

تو با آئینه‏ ها دمسازی ای دوست

 

تو شعر ناب ناب نور عشقی 

تو پایان مرا آغازی ای دوست

 

بسوزان تار و پودم با غم عشق 

بیفشان بر شرارم شبنم عشق

 

وجودم تشنه‏ ی یک قطره نور است 

مرا سیراب کن از زمزم عشق

 

تو زهرای عزیز و مهربانی 

تو پاکی را همیشه همزبانی

 

به سویت آمدم از در مرانم 

تو در جسم وجودم همچو جانی

 

توئی کوثر، توئی والاتر از هور 

حضور جاری نور علی نور

 

به خود پیچم چو نیلوفر ز شوقت 

به دنبال توام با یک جهان شور

 

شعری از : مژده پاک سرشت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۵۰

امروز دوم اردیبهشت، سالروز وفات شاعر بزرگ معاصر ملک الشعرای بهار است.

قصیده ای که خواهید خواند سروده ای زیبا از این ادیب بهارسُرای در مورد حضرت فاطمه (س) است.

 

آفت جانی از آن دو غمزهٔ دلدوز

فتنهٔ شهری از آن دو طرهٔ طرار

 

فتنه شدستم به لاله و سمن از آنک

چهر تو باغی است لاله‌زار و سمن‌زار

 

ز آن لب شیرین تو بدیع نماید

این همه ناخوش کلام و تلخی گفتار

 

ختم بود بر تو دلربایی، چونانک

نیکی و پاکی به دخت احمد مختار

 

زهرا، آن اختر سپهر رسالت

کو را فرمانبرند ثابت و سیار

 

فاطمه، فرخنده مام یازده سرور

آن به دو گیتی پدرش، سید و سالار

 

پرده‌نشین حریم احمد مرسل

صدر گزین بساط ایزد دادار

 

عرفان، عقد است و اوست واسطهٔ عقد

ایمان، پرگار و اوست نقطهٔ پرگار

 

از پی تعظیم نام نامی زهراست

اینکه خمیده است پشت گنبد دوار

 

بر فلک ایزدی است نجمی روشن

در چمن احمدی است نخلی پربار

 

بار ولایش به دوش گیر و میندیش

ای شده دوش تو از گناه گرانبار!

 

عصمت، چرخ است و اوست اختر روشن

عفت، بحر است و اوست گوهر شهوار

 

کوس کمالش گذشته از همه گیتی

صیت جلالش رسیده در همه اقطار

 

فر و شکوه و جلال و حشمت او را

گر بندانی، ببین به نامه و اخبار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۴۷

Allama Sir Mohammad Iqbal’s poem in honour of Hazrat Fatima Zahra (RA) published in Asraar-o-Rumooz

 

Maryam is honourable for one reason that she is the mother of Jesus,

Look at Zahra, Her honour comes from three relationships

 

She is the daughter of the Great personality known as Rahmat al-lil aalameen

Who is the Imam of all (the prophets) in the past and all (the leaders) in the future

 

He, who revived a dead society back to life,

And brought a new system of law

 

She is the wife of the one who was crowned with Hal Ata[1]

He is the chosen one, solver of all problems, the lion of God

 

He was a king but lived in a hut,

All he owned was a sword and a coat of chain[2]

 

Her son was the center of Love and devotion[3]

He was the chief of the army of Love

 

He was a burning light in the gathering in the HARAM,

.................................................................

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۰۸

امروز روز وفات شاعر، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر سنی مذهب جهان اسلام  است که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سروده ‌است. در این شعر دیدگاه و احساس عمیق این متفکر بزرگ را نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها مشاهده می کنیم:

 

مریم از یک نسبت عیسی عزیز

از سه نسبت حضرت زهرا عزیز

 

نور چشم رحمت للعالمین

آن امام اولین و آخرین

 

آن که جان در پیکر گیتی دمید

روزگار تازه آئین آفرید

 

بانوی آن تاجدار هل اتی

مرتضی مشکل گشا شیر خدا

 

پادشاه و کلبه ئی ایوان او

یک حسام و یک زره سامان او

 

مادر آن مرکز پرگار عشق

................................ ادامه مطلب

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۰۵

روضه ی مینو

این شعر کمی طولانیست اما پر از حرف و سخن و زیبائیست. خواندن حداقل یکبار آن، به شما پیشنهاد می کنیم.

 

گلچهره بتی شوخ وش و چابک و چالاک 

یغمایی و غارتگر و تاراجی و بی باک

 

از نیم نگه هوش ربود از سر ادراک 

ز ابرو، دو کمان بست و ز گیسوی، دو فتراک

 

تیر نظرش کرد گذر از دل افلاک 

ز افلاک نشینان باز برخاست هیاهو

 

خورشید وشان، پرده ز رخسار فکندند 

سیمین بدنان سایه، سمن وار فکندند

 

از زلف، بتان بر رخ، زنار فکندند 

شوخان نه که شیخان سر و دستار فکندند

 

صوفی صفتان خرقه ی پندار فکندند 

تا شعشعه ی طلعت او تافت ز هر سو

 

از مشرق جان سر زد، تا عارض جانان 

........................................... ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۸

شعری از بهمن صالحی

 

بانوی آب

چون هاله ای ز عاطفه ی ماه

با جامه ای ز نور

در قصر آفرینش کامل

خورشیدوار، ایستاده به درگاه.

 

نامش،

ظهور زهره در آفاق عشق

مهرش،

فروغ سرمدی دلهاست

با ابر مهربانی دستانش

 

بانوی آب

در لحظه های آبی رویاست

آئینه ی کرامت دریاست.

 

او،

والاترین امیره ی گلها

در وسعت مدائن روحانی است

 

شعر شرف

بر سینه ی کتیبه ی تاریخ

اسطوره ی شگفت طهارت

منظومه ی فضایل انسانی است

 

گهواره ی دو شیر شجاعت

در جنگل ستاره و خنجر

 

باران شامگاهی،

بر گسترای مزرعه ی کهکشان

 

آموزگار صبح،

در پاکی و صفاست

بانوی باستانی دلها،

آمیزه ی تعقل و پرهیز

معنای زن،

در مکتب مبارک قرآنی است.

با او سخن جز با وضوی اشک، مگویید

وز او نشانه ای

جز در جهان ساکت و خاکستری خواب مجویید

کان نخل رنجیده، و آن سرو سوگوار

از مرگ ارغوانی خورشید-

تعبیر صادقانه ی اندوه

در شعر ناتمام جوانی است،

 

بانوی بانوان

برج بلند و سبز رهایی

از خاک و خاکیان

معراج نور از پهنه ی زمین تا عرش آسمان

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۱۰

لحظه ها 

لحظه هاى ناگوار و تیره بود 

 بر سکوت باستانى زمین 

ظلمتى عمیق چیره بود 

 آمدى 

- مثل ماه - 

 در میان رودى از ترانه و سرود

با تنى کبود

 هاتفى 

در میان آسمان شب 

 از طلوع روشن تو گفت 

ناگهان 

 یازده ستاره 

درادامه ات شکفت! 

 

 شعر تولد / یدالله گودرزی / کتاب  آخرین قبیله شرقی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۰۲

برخاست بانوى آب 

پوشیده در خموشى و باران 

آیینه دار پاکى نامش 

دریا و آسمان 

 

گرد حریم او، بیت الحرام نور 

پیوسته در طواف

قدس و مناه و طور 

 

سروبلند باغ محمد 

چشم على، چراغ محمد

 

اى شانه نحیف

اى برکشیده معنى زن را 

اى از ازل به دوش گرفته 

بار عظیم فاطمه بودن را 

 

سیب درخت وحى 

شرق سپیده هاى مکرر

از ابتداى عشق تا دور دست روشن تاریخ 

 

رود همیشه جارى کوثر 

سرو بلند باغ محمد 

چشم على، چراغ محمد 

 

شعری از: محمد رضا محمدى نیکو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۵۸

فاطمه اى همسر شیر خدا 

دخت نبى، شافع روز جزا 

 

اى که تو بر آل کسا محورى 

بر سر زن هاى جهان افسرى

 

جان جهان نفس مسیحاى توست 

نون و قلم نطق شکر خاى توست 

 

مبدأ قانون شریعت تویى 

نیّر مشکات حقیقت تویى 

 

سر تو شیرازه قالوا بلى است 

قائمه عرش، زنامت به پاست 

 

بضعه پاک تن احمد تویى 

طور لقا، جلوه سرمد تویى 

 

شأن تو این بس که تو را داده اَب 

ام ابیها لقب اى منتخب

 

نخل نبوت ز تو شد بارور 

باغ امامت ز تو شد پر شجر 

 

مهر تو رخشان ز بلنداى عرش

سفره تو گستره عرش و فرش 

 

علت غائى به دو عالم توئى

جوهره عالم و آدم توئى 

 

خلق، تو را، امر، تو را جان توراست 

جلوه گه صورت جانان تو را ست 

 

انس پیمبر به وجود تو بود 

سینه او طور شهود تو بود 

 

شمعى و خوبان همه پروانه ات 

کعبه دلها، رخ جانانه ات 

 

پردگیان حرم کبریا 

بسته کمر خدمت امر تو را 

 

سیر رسل اوج به معراج توست 

کعبه دلدار ز منهاج توست 

 

کوثرى و چشمه فیض خدا 

از تو زند جوش زلال بقا 

 

دور فلک تابع فرمان تو 

خیل ملائک همه دربان تو 

 

هستى ات آیینه «الله نور»

مهر درخشنده «یوم النشور»

 

جام حیا مست زصهباى توست 

واژه اى از دفتر معناى توست 

 

زهره و انسیه حورا تویى 

نور دل سید بطحا تویى 

 

صبر و رضا طفل دبستان توست 

ریزه خور سفره احسان توست 

 

دهر ندیده است چو تو دخترى 

هر چه بدیده است تو زان بهترى 

 

گلشن رضوان طرف افزار ز توست 

چهره مهتاب دل آرا ز توست 

 

گر تو نمى آمدى اندر وجود 

کى اثر از عالم ایجاد بود 

 

گشت نهان بر همه کس تربتت 

تا بشناسند غم غربتت

 

شعری از : محمد جان قدسى  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۲

 ای بــه بنیــن تــو درود همـه

فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه

 

بــاغ گــل یــاس سـلام علیک

مـــادر عبــاس ســلام عـلیک

 

ای همه از خود سفرت تاحسین

اذن دخـول حــرمت یاحسین

 

سایـــه‌نشین حـــرم آفتــاب

غــرق شــده در کــرم آفتاب

 

فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 

مادر یک ماه و سه اختر شدی

 

طوبـی، طوبـی لک زیـن احترام

دختـر زهـرا بـه تو گوید سلام

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۵۷

قـدر تـو گـوی شرف از ناس برد

ارث ادب را ز تــو عبــاس بــرد

 

جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟

جز تو کـه بـر شیـر علی ،شیر داد

 

جز تو که در کرب و بلای حسین

چـار پسـر کــرده فـدای حسین

 

چـار پســر دادی و زیــن افتخــار

شــد حــرم چــار امــامت مــزار

 

پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو 

فاطمــه شــد، مــادر عبـاس تــو

 

چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک

رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک

 

لیـک جوانــان عــرب ره سپـــر 

در پـی تابـوت تــو همچـون پسر

 

 

طرحی از هنرمند عزیز: امیر پرهیزکاری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۵۲

آه، زهرا!

من به خانه برمی گردم

شاید که تو برای بردن بوی پیراهنت برگشته باشی!

حالا همه همسایه ها می دانند

که من پیش از غروب

چراغ های خانه را روشن خواهم کرد؛

برای جست وجوی عطر گفت وگو با تو

هنوز هم یک حس غریب می گوید

که صدای گریه من

در خلوت نگاه تو طنین خواهد انداخت.

حالا بیا و به بهانه ای

شب تنهایی مرا

تا انتهای خودت

چراغانی کن!

زهرا! میان ما مگر چند کوچه پرپر شده می گذرد

که از این خانه تا آن کرانه که تویی

هیچ دری به سوی خواب غروب باز نمی شود؟

نمی دانم از کجا مرا رسمی از تحمل اوقات گریه آموخته اند؟

تو بگو، ماه منیرم!

تا کی

پا به پای بی قراری

نام تو را در کوچه های بی خاطره

فریاد زنم؟

آه! من به خانه برمی گردم

شاید رد پای نگاه تو بر درگاه آن مانده باشد!


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۳

سلام! شهر عزادارِ مرد اقیانوس

دقیقه های غم انگیز و سرد بی فانوس

 

کجاست مرقد گل های پرپرت ای شهر!

بگو چه آمده از غصه بر سرت ای شهر

 

بهار پشت درت را کجا کنم پیدا

مدینه! زمزمه کن سوگوارهایت را

 

چه فصل ها که تو را بی بهار باریدند

چه چشم ها که تو را داغدار باریدند

 

مدینه! پنجره هایت چقدر غمبارند

چقدر آینه هایت گرفته و تارند

 

کجاست رهگذر کوچه های هاشمی ات

بگو چه می گذرد بر عزیز فاطمی ات؟

 

هوای پنجره هایت هنوز بارانی است؟

بهشت گمشده ات روبه روی دریا نیست؟

 

شب است و آمده ام تا ستاره ات باشم

کنار روشنی ماهِ پاره ات باشم

 

به لحظه های غریبت چقدر محتاجم

به عطر روشن سیبت چقدر محتاجم

 

بخوان که بشنوم آواز هفت بندت را

ترانه های یتیمان دردمندت را

 

هزار سال از این خواب بر نمی خیزم

از این مجاورت ناب بر نمی خیزم

 

سلام! شهر بناهای مرمر و سنگی

سلام شهر سیاه و سفید و یکرنگی

 

به صحن آینه بندت چقدر نزدیکم

به آستان بلندت چقدر نزدیکم

 

مدینه! تا گل خورشید چند فرسنگ است؟

برایم از غم زهرا بگو دلم تنگ است


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۴۹

بخوان بلال!

به نیّت چهارده قرن اندوه

چهارده قرن مصیبت

 

چهارده قرن بی کسی و دلتنگی

از بلندای این مرتفع موزون

از بلندای این گنبد همگون

از ارتفاع این پهناور نیلی

 

تا بیفتند از پا این دیوارهای روبروی حریص

تا بسوزند این درهای نامطمئن

تا کنار برود حجاب های دروغین

تا دنیا از حرکت بایستد

تا چشمان اشباح زده تاریخ، شعله بگیرد


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۴۶

به راستی کدام روز برای علی سخت تر بوده است

روز سقیفه؟

روز به آتش کشیدن درِ خانه نبوت؟

روز سیلی و تازیانه؟

روز کبودی کتف و بازو؟

هنگام غسل و جاری شدن خون از پهلوی تو؟


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۷