خشنودی فاطمه
انگار که اتفاقی نیفتاده. طرف به دوستش گفت: «بیا به عیادتش برویم.» و این خودش یک سیاست جدید بود.
در زدند، ابوبکر و عمر گفتند: «برای عیادت فاطمه آمده ایم.»
علی نگاه شان نکرد، گفت: «باید از او اجازه بگیرم.»
رفت کنار فاطمه: «فاطمه جان! می خواهند بیایند داخل، اجازه می دهی!؟»
فاطمه با همه ی ناراحتی اش گفت: «یا علی! البیت بیتک و الحرة زوجتک. فافعل ما تشاء».
آمدند تو، سلام کردند. جوابی: نشنیدند.
فاطمه گفت: «اگر حدیثی از رسول خدا بگویم به آن اعتراف می کنید!؟»
گفتند: «بله».
ـ نشنیده اید از رسول خدا که خشنودی فاطمه، خشنودی من است و خشم فاطمه، خشم من؟
ـ شنیده ایم.
فاطمه سرش را بلند کرد: «پس من خدا و فرشتگانش را شاهد می گیرم که شما به من ظلم کردید و من را به خشم آوردید.»
و سپس گفت: «در هر نمازی که بخوانم تو را لعنت خواهم کرد...»
#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن
ادامه در ...
حرف دل !...
منتظر نظرات زیبای شما هستیم