حسینیه آینه ها

حسینیه آینه ها

بانوی آب

جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۱۰ ب.ظ

شعری از بهمن صالحی

 

بانوی آب

چون هاله ای ز عاطفه ی ماه

با جامه ای ز نور

در قصر آفرینش کامل

خورشیدوار، ایستاده به درگاه.

 

نامش،

ظهور زهره در آفاق عشق

مهرش،

فروغ سرمدی دلهاست

با ابر مهربانی دستانش

 

بانوی آب

در لحظه های آبی رویاست

آئینه ی کرامت دریاست.

 

او،

والاترین امیره ی گلها

در وسعت مدائن روحانی است

 

شعر شرف

بر سینه ی کتیبه ی تاریخ

اسطوره ی شگفت طهارت

منظومه ی فضایل انسانی است

 

گهواره ی دو شیر شجاعت

در جنگل ستاره و خنجر

 

باران شامگاهی،

بر گسترای مزرعه ی کهکشان

 

آموزگار صبح،

در پاکی و صفاست

بانوی باستانی دلها،

آمیزه ی تعقل و پرهیز

معنای زن،

در مکتب مبارک قرآنی است.

با او سخن جز با وضوی اشک، مگویید

وز او نشانه ای

جز در جهان ساکت و خاکستری خواب مجویید

کان نخل رنجیده، و آن سرو سوگوار

از مرگ ارغوانی خورشید-

تعبیر صادقانه ی اندوه

در شعر ناتمام جوانی است،

 

بانوی بانوان

برج بلند و سبز رهایی

از خاک و خاکیان

معراج نور از پهنه ی زمین تا عرش آسمان

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی