حسینیه آینه ها

حسینیه آینه ها

وداع آخر

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ب.ظ

همه که رفتند و خوابیدند، علی بدن آن بانو را غسل داد و کفن کرد. تا می خواست آخرین تکه ی کفن را هم بر او بپیچد دلش به حال بچه ها سوخت و فرمود: «بیایید با مادرتان خداحافظی کنید.» او حتی فضه را هم جزو بچه های فاطمه به حساب آورد. به او هم گفت که بیاید و وداع کند. حسن و حسین که به ناله افتادند بند کفن باز شد و دست های خانم از کفن بیرون آمد. حسن و حسین را محکم بغل کرد و به سینه چسبانید. صدایی از آسمان رسید که «یا اباالحسن! پسرانت را از روی سینه ی مادرشان بلند کن. گریه ی فرشته ها درآمده.» کفن را بست و شروع کرد به شعر تر خواندن:

فراقک اعظم الاشیاء عندی ....


#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #شهید #ولایت #وصایت #تسلیت باد. #ایام #فاطمیه بر پیروان #راه_زهرا، #شیعیان #فاطمة_الزهرا #فاطمه #زهرا تسلیت باد. #حسینیه #حسینیه_آینه #فاطمیه93 #ام_ابیها #صدیقه_کبری #صدیقه #اهل_بیت #پنج_تن

نظرات  (۱)

خدا در نوجوانی قِسمَتَم کرد
که تابوت تو را گیرم به دوشَم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی